رمز و راز گنج یابی فرخ
رمز و راز گنج یابی فرخ.
در تاریخنویسی اعراب سنی در مورد ایران هم همین دشمنی و یکجانبهنویسی دیده میشود. پندار دیگر آنست که «ایندرا» را از خدایان افسانهای آریایی بدانیم که در نوشتههای سانسکریت همانند «ریگ ودا» دیده میشود؛ «ایندرا» خدای باران، آذرخش و تندر، جنگاوری و فرمانروای دیوان (خدایان) است و بهشت را در دست دارد. در این بخش، دونالد داک که توریستی آمریکایی است که از دریاچه تی تی کا کا بازدید میکند وبا (از) برخی از مردم و عناصر محلی، از جمله یک لامای لجباز، ملاقات (و عکاسی) ملاقات میکند. مردم دماوند هنوز به این کوه بلند که در شمال شهر دماوند امتداد یافته، ماز میگویند. آن میدانند. ماز در زبان مازندرانی به زنبور عسل گفته میشود و کسانی که این ریشه یابی را پذیرفتهاند معنای مازندران را «جایی که زنبورعسل در آن هست» میدانند. گروهی، ماز را پیچ و خم میدانند، ولی واژه «شکنج» در «مار شکنجی» خود به معنی پیچ و خم است و آوردن واژهای دیگر (که ماز باشد) به معنی پیچ و خم در اینجا، درست نمینماید. به علت وجود دوگانگی تاریخی و اسطورهای درباره «مازندران»، نیاز به برداشت معنی و مفهوم این واژه بیشتر احساس میشود.
ریشهشناسی و رمز گشائی واژگان، یکی از راهکارهای کارساز در پی بردن به شناسه تاریخی، ادبی، فرهنگی، جغرافیایی و حتی اقلیمی پیوسته به یک واژه است. ابن اسفندیار در کتاب تاریخ تبرستان به سال ۶۱۳ هجری مینویسد: و مازندران محدث است به حکم آنکه مازندران بحد مغربست و به مازندران پادشاهی بود چون رستم زال آنجا شد او را بکشت. نام کهن و اصلی مازندران تبرستان است که در واقع تپورستان بوده و علت نامگذاری آن وجود قوم؛ البی که در آن وجود دارد به نام قوم تپور میباشد که از شهر بابل تا شهر گرگان ادامه دارد. پس از زمانی این مرزها تغییر شکل یافتند و میتوان گفت که رستمدار سرزمینی را که از آمل تا گیلان ادامه مییافت شامل میشد. گذشتهنگاران ارمنی دوران ساسانی همچون موسی خورنی و سبئوس از تپرستان به عنوان سرزمینی در شمال ایران یاد کردهاند و به شهرهای آمل، رویان و زریچان در آن اشاره نمودند. پس مانده بودن نام مازندران برای این ناحیه این تردید را به وجود آورده است که مازندران در شاهنامه فردوسی به سرزمینی که اکنون مازندران نامیده میشود، اطلاق نمیگردد. امروزه نیز اهالی روستاهای اطراف همگی به امامزاده حسن میآیند و علاوه بر خیرات کردن برای اموات خود و روشن کردن شمع روی مزارها، تماشاگر مسابقه کشتی سنتی لوچر میشوند.
اولین کاوش در سال ۱۳۸۶ به منظور مشخص کردن حریم شهر بلقیس دراین قسمت یک گمانه توسط تیم باستانشناسی انجام گرفت که منجر به کشف یک کوره پر از زغال و خاکستر گردید. فصل نهم کاوش شهر تاریخی بلقیس اسفراین از اواخر اردیبهشت ماه تا اوایل تیرماه سال ۱۳۹۷ به مجوز شماره ۹۷۱۰۱۶۹۱ مورخه ۱۹/۰۳/۱۳۹۷ پژوهشگاه میراث فرهنگی به همت پایگاه میراث فرهنگی شهر تاریخی بلقیس اسفراین به سرپرستی احمد نیک گفتار به مدت ۴۰روز در دو بخش، داخل ارگ و شارستان که در داخل ارگ با هدف شناخت و آگاهی از ساختار معماری داخل ارگ و فضاهای موجود در آن و همچنین فراهم کردن بستری برای حفاظت و مرمت اضطراری و تکمیلی در داخل ارگ و درمحدوده شارستان با تأکید بر تپه منار باهدف مشخص کردن کاربری و تکمیل ساختار بنای احتمالاً مسجد- مدرسه که بخشهایی از آن در فصول گذشته با کاوشهای باستان شناختی نمایان شده بود انجام گردید.
امین احمد رازی نویسنده کتاب تذکره هفت اقلیم در باب طبرستان مینویسد: از حوالی جرجان و حدود دامغان تا کوهستان ری و طالقان بخشی از طبرستان است. به مازندران موزاندرون میگفتند به سبب آنکه موز نام کوهیست از مرز گیلان کشیده تا بلار و قصران که موز کوه گویند همچنین تا به جاجرم یعنی این ولایت درون کوه موز است اما آنچه منسوب به طبرستان منسوب است از دینار جاری شرقی تا به ملاط که دهی است ورای هوسم میگویند که در گذشته بیشه بوده است. منطقه رویان کهن از بخشهای غربی طبرستان بوده است که شامل شهرستانهای نور، نوشهر، چالوس، کلاردشت (کلار)، عباسآباد (لنگا)، تنکابن و رامسر (سختسر) میشده است و گاهی مرز غربی آن تا رودسر (هوسم) ادامه مییافت مردم رویان کهن به زبان طبری و گویش طبری رویانی که زبان اسپهبدان طبرستان نیز بود سخن میگفتند. کلارستاق از چهار دهستان تشکیل میشود؛ بخش جلگهای کلارستاق در کنار خط ساحلی شامل چالوس و هچیرود، دهستان بیرون بشم در کنار دره چالوس در مرکز منطقه، دهستان کوهستان در جنوب و کلاردشت در غرب تا جنوب غربی که روی هم شامل ۱۲۰ سکونتگاه میشوند. کلارستاق منطقه ای دهستانی ساحلی و کوهستانی در طبرستان و رستمدار است که از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده و به مرکزیت رود سردابرود از هم جدا میشوند.
اینجا
این سایت
این لینک
منبع
سایت
سایت منبع
لینک منبع
این سایت
اینجا
این سایت